بسم الله الرحمن الرحیم

مردم مهربان، صبور و پرنیان اندیش شهر پرند

برگ‌های تقویم، دوباره به «مهر» رسید. مهری که از دو سال پیش، بذر مهر شما را در دلم کاشت تا از دستان منتخبان شما در شورای اسلامی شهر پرند، حکم و سند خدمت در شهرداری شهر شما و ماموریت خدمتگزاری شما را  بگیرم.

و این‌ افتخار نصیبم شد که نام حقیر به‌ عنوان «جوان‌ترین شهردار» شهرتان در زمره خدمتگزاران آن ثبت و ضبط گردد.  

از همان ابتدا به اتفاق سایر عزیزان در مجموعه مدیریت شهری شهر پرند، آستین همت را بالا زدیم تا در کشاکش روزهای سخت -اما پر امید- در سایه مهر و عنایت شما، قدم به قدم پیش رویم و هر روز آجری بر آجر آینده روشن شهر پرند بگذاریم.

از طوفان تهمت‌ها و کابوس تخریب‌ها نهراسیدیم و با تکیه بر قدرت لایزال الهی و به پشتوانه وعده نورانی «یدالله مع‌ الجماعه» و یقین به بصیرت مثال‌زدنی شما، کمر همت به آبادانی شهرمان -که از همان روز اول خدمت به همراه خانواده در آن سکنا گرفته بودم- بستیم.

گام به گام، راه را -چه سهل و چه صعب- برای رسیدن به اهداف عالیه انقلاب شکوهمند اسلامی پیمودیم، تا طی مسیر «گام دوم انقلاب» در پرند، برای نسل‌های بعدی هموارتر شود.

اکنون دوباره به «مهر» رسیده‌ایم و تقدیر، قدم گذاشتن در راه دیگری را برای این خدمتگزار کوچک میهن اسلامی رقم زده است تا دیگر بار نیز، لباس خدمت در همین نزدیکی‌ها را بر تن کنم و خدمتگزار مردم «رباط کریم» باشم.

اما بر حسب وظیفه و به سنتی دیرینه و نیکو، باید سر تعظیم در برابر خانواده‌های معظم شهدا، معتمدین شهر، همکاران عزیزم در شهرداری پرند و سایر مسئولان و مدیران شهری و خدماتی و صد البته؛ شهروندان این شهر  فرود آورم.

نیکومردمانی که خاطره مهربانی‌شان، همچون معنای نام پرند، به‌سان حریری دلنشین، برای همیشه زندگی در ذهنم باقی خواهد ماند.

حالا و اکنون که بار این امانت سنگین را بر زمین گذاشته‌ام، خاضعانه تقاضا دارم خوبی‌های ناچیز این برادر کوچکتان را در آیینه دلتان، نگاه دارید و بدی‌ها و کاستی‌ها را به مهر و بزرگی‌تان بر من ببخشایید که در مسئولیت و خدمت جدید، سخت محتاج دعاهای خیرتان هستم.

همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس

که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

برادر کوچک شما  

حمیدرضا اله‌یاری